نوع مقاله : مقاله علمی - پژوهشی
نویسنده
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
The fourth and fifth centuries are the most important periods in the history of Islamic civilization. During this period, with the coming of the Shiite government of Buyid dynasty in Baghdad and other Shi'i governments in Islamic major centers, Islamic civilization experienced one of the most salient periods. Meanwhile, the Imamiyah’s theologians of the Baghdad School, such as Nobakhties, Sheikh Mofid, Seyyed Murtaza and Sheikh Tusi, played a major role in the development of Islamic sciences and Islamic culture and civilization.
In addition to theology, the Nobakhties, for centuries, have been a reliable reference for thinkers in the field of the history of thought, wrote works such as "al-Ara’a Va al-Dianat". Likewise, Sheikh Mofid and his students, with the writing of hundreds of works such as Avael al-Maghlat, Al-zaqirah, Al-Shafi and Al-Eqtesad, left a precious heritage in Islamic sciences, which has so far been regarded as one of the most prestigious scholarly works of Imamiyah. The Imamiyah’s theologians of Baghdad school, by establishing libraries and religious schools, trained students in theology, who, in returning to their homeland, spread theology in the Islamic lands, and ultimately, the flood of scientific treatises and scientific writings, containing the controversial questions and controversies of the writers, flowed to Baghdad. These evidences suggest that the Imamiyah’s theologians of the Baghdad School played an important role in the development of Islamic sciences.
کلیدواژهها [English]
کلام، متکلمان شیعه، گسترش کلام، مدرسه بغداد
مقدمه
در بررسی و تحلیل تاریخی کلام اسلامی، پنج قرن نخست از اهمیت ویژهای برخوردار است. تفاوت این مرحله از کلام اسلامی با دورههای بعد، آن است که کلام اسلامی در این پنج قرن با حفظ اصالت و استقلال خود، در دانشهای دیگر ادغام و استحاله نشده است.
تدوین نظامهای کلامی در اسلام، از آغاز قرن سوم شروع شد و تا قرن پنجم ادامه پیدا کرد. این دوره ابتدا میان معتزلیان- به علت حمایتهای سیاسی که از آن برخوردار بودند- آغاز شد و به علت افول مدرسه کلامی کوفه با چند دهه تأخیر توسط متکلمان امامی مدرسه بغداد و متأثر از معتزله به انجام رسید.
جریان کلام عقلی یا کلام نظریهپرداز امامیه پس از افول در مدرسه کوفه، بار دیگر از اوایل غیبت صغرا به آرامی نشاط و پویایی خود را بازیافت. علاوه بر متکلمانِ بنام نوبختی، معتزلیان شیعهشدهای مانند ابن قبه رازی و ابن مملک و همچنین متکلمان امامی کمترشناختهشدهای مانند ابوالاحوص بصری و ابن جبرویه با تألیف آثار مدون کلامی و تربیت شاگردان و ارائه یک دستگاه نوین کلامی با رونق کلام امامیه، مدرسه کلامی جدیدی را پایهگذاری کردند. این مدرسه کلامی امامی، که فعالیت بیشتر متکلمان آن در منطقه جغرافیایی بغداد بود، در قرن چهارم و پنجم با تلاش شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی و شاگردان آنها در سایه تلاشهای فرهنگی دولت شیعی آل بویه (ر.ک: کرمر، 1375، سراسر کتاب) به اوج شکوفایی خود رسید و تا قرنها هیمنه خود را بر کلام امامیه حفظ کرد.
در این مقاله، ضمن بررسی مهمترین شخصیتهای کلام امامی در بغداد و معرفی میراث کلامی آنان، به اختصار جایگاه علمی و فرهنگی این متکلمان امامی و نقش آنان را در گسترش علوم اسلامی تبیین میکنیم و در نهایت، اشارهای به چگونگی و عوامل افول این مدرسه کلامی خواهیم داشت.
الف) مدرسه بغداد
مدرسه کلامی امامیه در بغداد، یکی از پویاترین و تأثیرگذارترین مدارس کلامی امامیه است. با تسامح میتوان محدوده زمانی این مدرسه را از آغاز غیبت صغرا تا سقوط بغداد به دست سلجوقیان دانست. البته بدان معنا نیست که پیش از این، کلام و متکلمان امامیه در بغداد حضور نداشتند. جریان کلام امامیه در بغداد پیشینهای قبل از غیبت دارد و برخی اصحاب ائمه و متکلمان امامی مدرسه کوفه، از جمله هشام بن حکم (نجاشی، 1365، 433- 434)، علی بن منصور کوفی (همان، 250) و علی بن اسماعیل (ر.ک: طوسی، 1348، 361) به بغداد مهاجرت کردند. همچنین اندیشوران بغدادی امامیمذهب مانند ابن ابیعمیر و یونس بن عبدالرحمن در بغداد حضور داشتند (ر.ک: موسوی تنیانی، 1394، 140- 147)؛ اما این حضور که امتداد مدرسه کوفه بود، قبل از آنکه به حرکتی تأثیرگذار و ایجاد مدرسهای کلامی تبدیل شود، با افول مدرسه کوفه، به سستی گرایید و کلام امامیه فترتی حدود نیمقرن را تجربه کرد، و پس از دوران حضور یا اندکی قبل از غیبت صغرا، بار دیگر فروغ خود را بهدست آورد که کانون آن بغداد بود و مدرسهای نو و متفاوت با کوفه را شکل داد.
در مجموع میتوان در مدرسه کلامی بغداد- از آغاز غیبت صغرا تا هجرت شیخ طوسی به نجف اشرف- از چهار جریان کلامی عمده و تأثیرگذار یاد کرد که هر یک از این جریانها اگرچه شاخصههای کلی مدرسه کلامی بغداد بر آنها صدق میکند، تفاوتهایی در محتوا و روش با یکدیگر دارند.
ب) جریانهای کلامی شیعه تا پیش از شیخ مفید
1. جریان معتزلیان شیعهشده
در عصر غیبت صغری و پس از آن موجی از استبصار میان متکلمان معتزلی به راه افتاد و متکلمانی چون ابن قبه رازی، ابن مملک و بسیاری دیگر از معتزله، مخصوصاً اصحاب نظّام و ابوهذیل علاف به امامیه پیوستند. این متکلمان مستبصر اگرچه در موضوع امامت، اندیشه امامیه را پذیرفته بودند و ترویج میکردند و نیز از سوی متکلمان امامی و جامعه شیعی پذیرفته شدند، در بسیاری از اندیشههای کلامی در دیگر ابواب بر همان میراث اندیشه اعتزالی خود باقی بودند (ر.ک: اشعری، 1400، 61).
معتزلیان پیوسته به مذهب امامیه، که گاه نامی از آنان نیز به ما نرسیده است، آرایی متفاوت از اندیشههای مدرسه کوفه در حوزه کلام امامیه مطرح کردند که این آرا بیشتر در همسویی با اندیشههای کلامی معتزلیان است (ر.ک: همان، 34- 56). در مقایسه میان گزارشهای موجود میتوان گفت که این جریان نوظهور در فرایندی روبهرشد، دستکم از ابتدای نیمه دوم سده سوم هجری فعالیت خود را آغاز کرده است.
نام این متکلمان معتزلیِ پیوسته به امامیه و فعالیتهای آنان چندان گزارش نشده و اندیشهها و آثار کلامی آنان نیز به گونهای روشن و منسجم به دست ما نرسیده است و تنها نام و گزارشی از آثار افرادی مانند ابن مملک (نجاشی، 1365، 380- 381)، ابن فسانجس (همان، 269)، ابن قبه (همان، 375- 376) و با فاصله زمانی ابن تبان (همان، 403) که در این عصر در حوزه کلام امامیه نظریهپردازی مینمودند، به دست ما رسیده است (ر.ک: موسوی تنیانی، 1391، 60- 82). این متکلمان اگرچه الزاماً در بغداد ساکن نبودهاند، از آنجا که مراودات علمی با متکلمان امامی بغداد داشتند و متکلمان بغدادی نیز آنان را ستودهاند (ر.ک: نجاشی، 1365، 269، 375، 376، 380-381، 403)، اندیشههای آنان از لحاظ روشی و محتوا در محدوده کلام مدرسه بغداد ارزیابی میشود و آنان را از جریانهای فعال در مدرسه کلامی بغداد میدانیم. شاخصه مهم این جریان دفاع از اندیشه امامیه در باب امامت و باقی ماندن بر تراث معتزلی خود در بیشتر اندیشههاست.
ابن قبه
از میان این متکلمان، از ابن قبه رازی نسبتاً اطلاعات بیشتری در دست است و پژوهشهای مناسبی درباره وی صورت گرفته؛ ازهمینرو به عنوان نمونه این جریان مختصری از زندگینامه و تراث علمی وی گزارش میشود. ابوجعفر محمد بن عبدالرحمان بن قِبَه رازی معروف به ابن قِبَه رازی از متکلمانی است که ابتدا معتزلی بود و سپس به مذهب امامیه گروید (طوسی، 1376، 38). اگرچه وی ساکن ری بوده، از آنجا که با متکلمان امامی بغداد مانند نوبختیان (طوسی، 1348، 63) و سوسنجردی (همو، 375) مراودات علمی جدی داشته و ظاهراً از برخی آنان تأثیر پذیرفته (حسینی زاده خضرآباد، 1391 ب، 267- 269)، میتوان اندیشه کلامی وی را در دستگاه کلامی مدرسه بغداد ارزیابی کرد. علاوه بر این، وی از متکلمانی است که دانشمندان امامی مدرسه بغداد، مانند شیخ مفید (م 413 ق)، سید مرتضی (م 436 ق)، نجاشی (م 450ق) و شیخ طوسی (م 460ق) با نیکی از وی یاد کرده و منهج کلامی او را ستودهاند (طوسی، 1348، 375؛ همو، 1376، 38؛ مفید، 1413 ب، 22؛ سید مرتضی، 1410، 2: 126، 323) و به نظر میرسد وی را میتوان در شمار معتزلیان شیعهشدهای دانست که در امامت به امامیه پیوسته و در دیگر مباحث کلامی شاهد چندانی بر رویگردانی وی از اعتزال وجود ندارد (میرزایی، 1391 ب، 52- 55).
اگرچه شهرستانی (م 548 ق) ابن قبه را در شمار دَه متکلمِ مؤلف امامیه نام برده (شهرستانی، 1364، 1: 329)، تقریباً هیچیک از آثار وی به صورت کامل به دست ما نرسیده است. تألیفات وی تکنگاری بوده و بیشتر در باره موضوع امامت است که شیخ صدوق در ضمن کتاب کمالالدین برخی از آثار وی را آورده است. از جمله آثار کلامی وی، الانصاف فی الامامة (نجاشی، 1365، 375؛ ابن ندیم، 1350، 225؛ طوسی، 1376، 207؛ ابن شهرآشوب، 1380، 130)، المستثبت فی الامامة، الرد علی ابیعلی جبایی (نجاشی، 1365، 375)، التعریف علی الزیدیة (طوسی، 1376، 207؛ نجاشی، 1365، 375)، المسألة المفردة فی الامامة (نجاشی، 1365، 375)، نقض کتاب الأشهاد لأبی زید علوی یا کتاب نقض الأشهاد (ابن شهر آشوب، 1380، 130) و النقض علی ابیالحسن علی بن احمد بن بشار است.
2. جریان نوبختیان
با درخشش کلامی دو متکلم نوبختی، یعنی ابوسهل اسماعیل بن علی و خواهرزادهاش حسن بن موسی نوبختی، روح تازهای در کالبد کلام امامیه در بغداد دمیده شد. ازاینرو نوبختیان را میتوان سرآغازی بر رونق کلام امامیه در بغداد دانست که البته اندیشه کلامی آنان در برخی موارد متفاوت از کلام امامیه در کوفه است (ر.ک: سبحانی و حسینیزاده خضرآباد، 1391 الف، 2- 27)؛ اما در کنار نوبختیان که با وجود پایبندی به مدرسه کوفه در برخی اندیشهها، همنوایی با معتزله را پیشه کردند، گروهی از متکلمان کمترشناختهشده امامیه که دارای گرایشات اعتزالی بودهاند، در قالب همین جریان در مدرسه بغداد فعالیت میکردند. از جمله این شخصیتها میتوان به ابن جبرویه، ابوالاحوص مصری، ابن فلاس، ابومحمد عسکری، ابن جنید اسکافی، ابوبکر بغدادی و همچنین شاگردان و پیروان بنو نوبخت، مانند: حسن بن حسین نوبختی، ابوجعفر محمد بن علی نوبختی، ناشی اصغر، ابو الجیش بلخی و سوسنجردی نام برد (ر.ک: موسوی تنیانی، 1391، 60- 78).
شاخصه این جریان که طیف وسیعی از متکلمان امامیه از آغاز مدرسه بغداد تا دستکم پیش از عصر شیخ مفید را دربرمیگیرد، یکی اصالت امامی و دیگری همنوایی با جریان معتزلی در برخی اندیشهها است. در اینجا به زندگی و تراث برخی شخصیتهای این جریان اشاره میکنیم:
یک) ابوسهل اسماعیل بن نوبخت
ابوسهل اسماعیل بن علی بن اسحاق بن ابیسهل بن نوبخت از بزرگان امامیه در دوره غیبت صغری است. او از متکلمان برجسته شیعه در این دوره به شمار میرود که نجاشی او را «شیخ المتکلمین» میان امامیه و غیر امامیه خوانده و او را صاحب جلالت در دین و دنیا دانسته است (نجاشی، 1365، 31). شیخ طوسی نیز از او با عنوان بزرگ خاندان نوبختی یاد کرده (طوسی، 1376، 31) و برخی نیز او را رئیس امامیه دانستهاند (ابن تیمیه، 1415، 133). بر خلاف دیگر اندیشمندان نوبختی، از زندگی ابوسهل اطلاعات بیشتری در دست است و افزون بر کتب رجالی، منابع تاریخی نیز به گوشههایی از زندگی او اشاره کردهاند و این به سبب نقش برجسته او میان امامیه در نیمه دوم سده سوم هجری و اوایل سده چهارم است. افزون بر این، او در دربار عباسی چون پیشینیان خود حضوری مؤثر داشته تا جایی که جایگاه او را مانند وزرا دانستهاند (نجاشی، 1365، 31). از آنجا که او در علوم مختلفی از جمله علم کلام تألیفات فراوانی دارد (ابن ندیم، 1350، 22۵؛ نجاشی، 1365، 31- 32؛ طوسی، 1376، 32- 33)، وی را از نویسندگان بزرگ شیعه دانستهاند (ذهبی، 1993، ج 1۵، 328). برخی آثار کلامی وی با این عناوین است: التنبیه فی الامامة، کتاب الجمل فی الإمامة، کتاب الرد على محمد بن الأزهر فی الإمامة، کتاب الرد على الیهود، کتاب فی الصفات، الرد على أبیالعتاهیة فی التوحید فی شعره، کتاب الخصوص والعموم والأسماء والاحکام (نجاشی، 1365، 31- 32).
هر چند در نگاه نخست و سطحی- با توجه به فراوانی این گزارشها- این دیدگاه مقرون به صحت مینماید، اما با دقت در معنا و حدود اعتزال و بررسی اندیشههای نوبختیان و مقایسه آن با اندیشههای متکلمان مدرسه کوفه، مخصوصاً هشام بن حکم، میتوان دیدگاه دقیقتری در این باب ارائه کرد (نجاشی، 1365، 31- 32).
برخی گزارشها به اجمال نشان میدهند شاگردان بنو نوبخت و دیگر پیروان آنان، در اندیشههای کلامی با آنان همنوا بودهاند. شیخ مفید در بیان برخی از آرای بنونوبخت میگوید: «در این تفکر کسانی که پیرو نوبختیان و رهرو آناناند همرأی ایشان هستند» (مفید، 1413 د، ۶۶). ابن ندیم در بیان احوالات ابوجعفر نوبختی او را در اندیشههای کلامی پیرو برادرش ابوسهل میداند (ابن ندیم، 1350، 22۵). بنابر این گزارشها، متکلمانی بودهاند که در پی ارتباط با بنونوبخت منهج و آرای کلامی آنان را برگزیده و آن را انتقال دادهاند (انصاری، 1378، 12: 324).
هر چند نامی از شاگردان ابومحمد در دست نیست، در برخی منابع به شاگردان ابوسهل در علم کلام اشاره شده است. افراد ذیل از شاگردان او بهشمار میآیند:
ابوالحسین علی بن عبدالله بن وصیف الناشی الأصغر (271- 3۶۵) (ابن حجر عسقلانی، 1971، 237- 240): او در علم کلام و جدل قوی بوده و در موضوع امامت مناظرات قوی و نیکویی با مخالفان انجام داده است (حموی، 1414، 4: 1784-1787). ناشی اصغر علم کلام را از ابوسهل فراگرفت (ابن ندیم، 1350، 22۵؛ ابن خلکان، 1972، 3: 3۶9؛ ذهبی، 1993، 2۶: 343) و از اساتید شیخ مفید و از مشایخ روایت او بوده است (طوسی، 1376، 2۶8؛ خویی، 1413، 13: 233)؛ ازهمینرو شیخ مفید از طریق او شاگرد با واسطه ابوسهل بهشمار میآید. شیخ طوسی نیز به واسطه شیخ مفید از او روایت کرده و برخی احتمال دادهاند او از مشایخ شیخ صدوق نیز باشد (امینی،1976، 4: 28- 29). وی در موضوع امامت کتابی تألیف کرده است (نجاشی، 1365، 271؛ طوسی، 1376، 2۶8).
ابوالحسن محمد بن بشر سوسنجردﻯ: او در کلام زبردست بوده (نجاشی، 1365، 382) و از شاگردان ابوسهل نوبختی شمرده شده است (ر.ک: طوسی، 1376، 390). وی دارای تألیفاتی از جمله کتابهای الانقاذ و المقنع در امامت بوده است (نجاشی، 1365، 382).
ابوالجیش مظفر بن محمد بن احمد بلخی: وی از متکلمان برجسته امامی و از شاگردان ابوسهل نوبختی است. از کتابهای او میتوان به کتاب قد فعلت فلا تلم، کتاب نقض العثمانیة على الجاحظ، کتاب فدک، کتاب الرد على من جوز على القدیم البطلان، کتاب النکت و الأغراض فی الإمامة، کتاب الأرزاق و الآجال و کتاب الإنسان و أنّه غیر هذه الجملة اشاره کرد (نجاشی، 1365، 422).
از آنجا که ابو الجیش از اساتید شیخ مفید بوده (طوسی، 1376، 473)، شیخ مفید از طریق او نیز از علوم ابوسهل استفاده کرده است. ابو الجیش از محدثان امامیه و عارف به أخبار بود (طوسی، 1376، 473) و روایات زیادی از او نقل شده است (مفید، ا1413 الف، 1: 29- 47؛ مفید، 1413 هـ، 310- 3۵4؛ طوسی، 1411، 1: 1۶۶- 2۵0). افزون بر این، ابو الجیش شاگردی به نام ابو یاسر داشته که شیخ مفید در جوانی- هنگامی که برای طلب دانش به بغداد آمده بود- نزد او در محله باب خراسان دانش آموخت و همو بود که شیخ مفید را برای کسب دانش راهی درس علی بن عیسی رمّانی کرد (ابن ادریس، 1411، 648). در برخی منابع از این شاگرد ابو الجیش با نام طاهر نیز یاد شده و گفته شده که شیخ مفید پیش از ورود به درس ابو الجیش، از شاگرد او یعنی طاهر، بهره علمی برده است (نجاشی، 1365، 208).
ابو جعفر محمد بن علی بن اسحاق نوبختی: او از متکلمان نوبختی و برادر ابوسهل، و بنا به گفته ابن ندیم، در اندیشههای کلامی همرأی و پیرو برادر خود ابوسهل بوده است (ابن ندیم، 1350، 22۵).
دو) ابومحمد بن موسی
دیگر متکلم برجسته خاندان نوبختی در دوران غیبت صغری، ابومحمد حسن بن موسی- خواهرزاده ابوسهل نوبختی- است. او معاصر دایی خود ابوسهل بود. از آنجا که وی آشنا به فلسفه و از نقادان این دانش است، او را فیلسوف و متکلمی فرهیخته دانستهاند (ابن ندیم، 1350، 22۵). وی افزون بر فلسفه و کلام، در ادب (مرزبانی، 1385، 9۶)، نجوم (سید بن طاووس، 1363، 121)، اصول فقه، تاریخ و علوم اوائل (فلسفه) نیز تخصص داشت و در این علوم کتابهایی نگاشته که دانشمندان پس از او از آنها بهره بردهاند (آغا بزرگ تهرانی، 1403، 1: 34-3۵). همچنین با دقت در آثار بهجامانده از ابومحمد، از جمله کتاب الآراء والدیانات درمییابیم که او نسبت به آرای کلامی گروههای مختلف آگاهی کامل داشته و بر اندیشههای فرقههای اسلامی و فیلسوفان اشراف داشته و به خوبی با ادیان مختلف و اندیشههایشان آشنا بوده تا جایی که قاضی عبدالجبار معتزلی در وصف او میگوید: «ابومحمد آنچه در علم آرا و دیانات نقل کرده مورد وثوق است» (قاضی عبدالجبار، 1965، ج ۵، 9) و او را دانشمندی بزرگ در این علوم میداند (قاضی عبدالجبار، 1422، 19۵). در کتب رجالی او را با الفاظی چون ثقه، امامی و حَسَن الاعتقاد ستودهاند (نجاشی، 1365، 63؛ طوسی، 1376، 221). او بیش از چهل کتاب در موضوعات مختلف نگاشته (ابن ندیم، 1350، 22۵؛ نجاشی، 1365، 63؛ طوسی، 1376، 221) که برخی کتب وی عبارتاند از: کتاب الآراء و الدیانات، فرق الشیعة، کتاب الرد على فرق الشیعة ما خلا الامامیة، کتاب الجامع فی الإمامة و کتاب التوحید الکبیر.
سه) ابراهیم بن نوبخت
میان متکلمان برجسته نوبختی- میتوان از ابواسحاق ابراهیم نوبختی- صاحب الیاقوتـ نام برد که محققان، دوران حیات او را متأخر از ابوسهل- نیمه دوم سده چهارم (اقبال آشتیانی، 1357، 1۶8) یا بسیار متأخرتر از آن، یعنی یکی دو سده پس از آن تاریخ- دانستهاند (مادلونگ، 1387، 1۵3- 1۵4) و از آنجا که او تفاوتهایی با پیشینیان خود در اندیشههای کلامی دارد و از نظر زمانی نیز بسیار متأخر از ابوسهل و ابومحمد است، او را متکلمی در قالب مدرسه بغداد نمیدانیم.
چهار) متکلمان کمترشناختهشده
1) ابوالاحوص داود بن اسد بن اعفر مصری
وی از متکلمان امامیه در دوران غیبت صغری است (نجاشی، 1365، 157). هنگامی که او برای زیارت بارگاه امام حسین به کربلا رفته بود، ابومحمد حسن بن موسی نوبختی- متکلم برجسته شیعهـ او را ملاقات کرده و از وی بهره برده است (طوسی، 1376، 277- 288). دیگر متکلم شیعی ثبیت بن محمد نیز از وی استفاده کرده است (همان). ابوالحسن اشعری در معرفی نویسندگان برجسته امامیه او را در ردیف هشام بن حکم و یونس بن عبدالرحمن قرار میدهد (اشعری، 1400، 63) و شیخ طوسی نیز از وی با عبارت «من أجلّة متکلمی الامامیة» یاد میکند (طوسی، 1376، 277- 288). با توجه به ارتباط وی با نوبختیان و سفرهایی که به عراق داشته (نجاشی، 1365، 1۵7؛ ابن شهرآشوب، 1376، 173) و همچنین تاکید امثال قاضی عبدالجبار (قاضی عبد الجبار، 1965، 20: (1)، 38) و سید مرتضی (سید مرتضی، بیتا، 206و207؛ همو، 1410، 1: 97) بر همنوایی وی و نوبختیان با معتزله در اندیشه و روش کلامی، میتوان او را در این جریان کلامی مدرسه بغداد بدانیم. از سه کتاب کلامی وی با عناوین: کتاب فی الامامة علی سائر من خالفه الامم، مجرد الدلائل و البراهین (نجاشی، 1365، همان) و کتاب الرد علی العثمانیة (ابن شهر آشوب، 1380، 173) یاد شده است.
2) ثُبَیت بن محمد عسکری
متکلمی امامی و ساکن عسکر (ظاهراً عسکر بغداد) بوده است (نجاشی، 1365، 117). از زندگی و افکارش گزارش چندانی در منابع و مآخذ موجود نیست. او با ابوعیسی وراق مصاحبت و حشر و نشر داشته است، بهگونهای که وی را «صاحب ابوعیسی» معرفی میکنند (همان). او علاوه بر وراق از ابوالاحوص مصری- متکلم امامیهـ نیز بهره برده است (صدوق، 1417، 716؛ صدوق، 1385، 1: 145). نجاشی از او با عبارت «متکلم حاذق» یاد میکند (نجاشی، 1365، 117). عسکری افزون بر علم کلام در دانش فقه و حدیث نیز متبحر بوده است (همان). نجاشی تعداد چهار کتاب از تألیفات وی را ذکر میکند. دو اثر از آنها عنوان کلامی دارند که عبارتاند از: الف) نقض العثمانیة که ردی بر کتاب العثمانیه جاحظ (م 255ق) از متکلمان برجسته معتزلی است که این کتاب به نام ابوعیسی وراق مشهور بود؛ ازاینرو، مسعودی این اثر را از آثار وراق دانسته است (مسعودی، 1409، 3: 237) ؛ ب) کتاب دلایل الائمة (نجاشی، 1365، 117).
3) عبدالرحمن بن احمد بن جَبرَوَیه عسکری
متکلم و مناظر متقدم امامی که از وی اطلاع زیادی در منابع وجود ندارد. نجاشی او را با عنوان متکلم «جیّد الکلام» وصف میکند (همان، 236). ابن جبرویه با عباد بن سلیمان معتزلی- از شاگردان هشام فوطی- و همچنین با دیگر دانشمندان معتزله مباحثات کلامی داشته است (همان). با استدلالهای قوی وی، ابن مملک جرجانی متکلم معتزلی (نجاشی، 1365، 381) از اندیشه اعتزال دست برداشت و به امامیه گرایش پیدا کرد (همان، 236). با توجه به حیات ابن مملک احتمال میرود او در دهههای نخستین غیبت صغری در عراق میزیسته است.
ابن جبرویه کتابهایی را ظاهراً در مباحث کلامی نگاشته بوده است. تنها کتاب الکامل فی الامامة وی به دست نجاشی رسیده است؛ ازاینرو نجاشی او را به «حسن التصنیف» وصف میکند (همان، 117).
ج) جریانهای کلامی بعد از شیخ مفید
جریان کلامی دیگری که حدود یک قرن پس از شکلگیری مدرسه بغداد در این مدرسه ظهور کرد، جریان کلامی شیخ مفید است. شیخ مفید با این باور که اندیشههای کلامی خود را بر پایه فهم درست از روایات امامان معصوم بنا نهاده (مفید، 1413 ج، 51)، از سویی در قالب نقد اندیشههای کلامی شیخ صدوق به نقد اندیشههای مدرسه قم و محدثان پرداخت (ر.ک: مفید، 1413 د، سراسر کتاب) و از سوی دیگر، تمایز و اختلاف اندیشه خود را با بنونوبخت و معتزله در اوائل المقالات تبیین کرد (مفید، 1413 ج، 33- 34). وی اختلاف اندیشههای کلامی خود را با این دو گروه فکری امامی، برخاسته از روش کلامیاش مبنی بر استفاده از روایات اهلبیت با تفسیر و گاه تاویلی عالمانه (عقلگرا) میداند (صدوق، 1395، 49، 54، 60، 88؛ مفید، 1413 ج، 53، 73، 79 و 83). بررسی آرا و روش کلامی وی نشان میدهد در روش و محتوای کلامی با جریان معتزلیان شیعه شده و جریان کلامی شاگردش سید مرتضی نیز تفاوتهایی دارد (ر.ک: رضایی، 1393، 7- 22؛ حسینیزاده، 1391 الف، 89- 114). وی میان مدارس معتزلی نیز بر همین مبنا که معتزله بغداد را همسوتر با ائمه معصوم میداند با آنان همدلی دارد (مکدرموت، 1363، 69) و از این نظر نیز با نوبختیان و معتزلیان شیعهشده، که ظاهراً به جریان ابوعلی جبایی میان معتزله بصره نزدیکترند (حسینیزاده، 1391 الف، 93- 95؛ پاکتچی، 1378، 12: 324) و سید مرتضی که به جریان بهشمی مدرسه بصره رو نموده (مکدرموت، 1363، 6)، تفاوت دارد. اگرچه شاگردان شیخ مفید عموماً از روش و محتوای کلامی وی به جریان کلامی شاگردش سید مرتضی پیوستهاند، دستکم در این میان میتوان کراجکی را همچنان پیرو جریان کلامی استادش شیخ مفید دانست (ر.ک: کراجکی، بیتا، 1: 328؛ رضایی، 1393، 17-19؛ جبرئیلی، 1389، 230- 231). در ادامه به مختصری از زندگینامه و تراث علمی شیخ مفید و کراجکی اشاره میکنیم.
ابوعبدالله محمد بن محمد بن نعمان حارثی بغدادی عکبری (نجاشی، 1365، 399)، معروف به «ابن معلم» (ذهبی، 1993، 5: 368) و «شیخ مفید» (ابن شهر آشوب، 1380، 112) در سال 336هجری (نجاشی، 1365، 399) در قریه «سویقه ابن البصری عکبرا» از توابع بغداد متولد شد (علامه حلی، 1417، 648). شیخ مفید در دوران کودکی به همراه پدر به بغداد آمد و فراگیری علم را از دانشمندان بزرگی همچون ابوعبدالله حسین بن علی بصری، از شیوخ بزرگ معتزله در عصر خویش و سرآمد در فقه و کلام (خطیب بغدادی، 1417، 8: 73) و ابو یاسر شاگرد ابوالجیش بلخی آغاز کرد. وی همچنین از دو شاگرد ابوسهل نوبختی، یعنی ناشی اصغر و ابوالجیش، دانش آموخت. افزون بر این، شیخ مفید نزد متکلمان، فقیهان، محدثان و ادیبان فراوانی همچون علی بن عیسی الرمانی، ابوالقاسم بن قولویه، شیخ صدوق قمی، ابوغالب زراری، ابوعبدالله صیمری و ابوالحسن احمد بن الحسن بن ولید علوم مختلف از جمله ادبیات، فقه، کلام، تفسیر و رجال را فراگرفت و در همه این علوم سرآمد اهل نظر گردید (ابن شهر آشوب، 1380، 11).
علمای بزرگی همچون سید مرتضی، سید رضی، شیخ طوسی، نجاشی، ابویعلی جعفری (داماد شیخ)، ابوالفتح کراجکی، سلار بن عبدالعزیز دیلمی، ابن قدامه، جعفر بن محمد دوریستی و برخی علمای فرقههای مختلف، نزد شیخ مفید تلمذ کردند (ابن کثیر دمشقی، 1407، 12: 15؛ بحرالعلوم، 1363، 34: 311) و به تعبیر علامه حلی همه متأخران به نوعی از محضر شیخ مفید استفاده کردهاند (علامه حلی، 1417، 249). شیخ مفید پس از تألیفات ارزشمند و گرانبها و تربیت شاگردان برجسته در روز جمعه دوم یا سوم رمضان سال 413 هجری (نجاشی، 1365، 399) در بغداد دار فانی را وداع گفت.
اگرچه بسیاری از آثار وی از دست رفته، تألیفات ارزشمندی از وی در اختیار است. مهمترین شاخصه تراث شیخ مفید وجود جامعنگاریهای کلامی میان آثار وی است. احتمالاً آثاری مانند الارکان فی دعائم الدین و الکامل فی الدین و عقود الدین جامعنگاری بوده است. با توجه به پرشمار بودن آثار کلامی شیخ مفید در اینجا تنها به نام برخی از آنها بر اساس گزارش نجاشی (همان، 399- 402) اشاره میشود:
الأرکان فی دعائم الدین، کتاب الکامل فی الدین، کتاب الایضاح فی الإمامة، کتاب الإفصاح فی الإمامة، کتاب الرد على الجاحظ العثمانیة، کتاب نقض فضیلة المعتزلة، کتاب المسائل الصاغانیة، کتاب النقض على ابن عباد فی الإمامة، کتاب النقض علی بن عیسى الرمانی، کتاب المسائل العشرة فی الغیبة، کتاب مختصر فی الغیبة، کتاب مسألة فی الإرادة، کتاب مسألة فی الأصلح، کتاب الموضح فی الوعید، کتاب النکت فی مقدمات الأصول، کتاب الانتصار، کتاب الکلام فی الانسان، کتاب أوائل المقالات، کتاب نقض الخمس عشرة مسألة على البلخی، کتاب نقض الإمامة على جعفر بن حرب، کتاب جوابات ابن نباتة، کتاب جوابات الفیلسوف فی الاتحاد، کتاب الرد على ابن کلاب فی الصفات، الرسالة المقنعة فی وفاق البغدادیین من المعتزلة لما روی عن الأئمة علیهم السلام، المسألة على الزیدیة، کتاب مسألة فی النص الجلی، کتاب الکلام فی حدث (حدوث) القرآن، الرد على الکرابیسی فی الإمامة و عمد مختصرة على المعتزلة فی الوعید (ر.ک: مکدرموت، 1363، 34- 67).
1. ابوالفتح کراجکی
کراجکی: ابوالفتح محمد بن علی بن عثمان کراجکی (م 449ق)، متکلم و محدث امامی که نزد شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی دانش آموخته است. مهمترین اثر کلامی وی کتاب «کنز الفوائد» است. با بررسی اندیشههای وی در کتاب کنز الفوائد و مقایسه آن با اندیشههای شیخ مفید، میتوان نتیجه گرفت محتوا و روش کلامی وی بسیار به شیخ مفید نزدیک است و دستکم در این کتاب وی جریان کلامی شیخ مفید را بر جریان کلامی سید مرتضی ترجیح داده است.
از دیگر آثار کلامی وی میتوان به الاستنصار فی النص على الأئمة الأطهار، رسالة فی تفضیل أمیر المؤمنین، الکرّ و الفرّ فی الإمامة، الإبانة عن المماثلة فی الاستدلال بین طریق النبوة و الإمامة و شرح جمل العلم للمرتضى، اشاره کرد (منتجب الدین، 1366، 100؛ ابن شهر آشوب، 1380، 153- 154؛ حر عاملی، بیتا، 2: 287- 288).
2. سید مرتضی
سید مرتضی (م 436ق) (ر.ک: اسعدی، سید مرتضی، سراسر کتاب): ابوالقاسم على بن الحسین موسوی از نوادگان امام موسی الکاظم سال 355 هـ در محله کرخ بغداد متولد شد. او به ذوالمجدین (ابن جوزی، 1992، 15: 54)، سید مرتضى، شریف مرتضى (خوانساری، 1390، 4: 295؛ مدرس تبریزی، 1392، 4: 185؛ ابن حجر عسقلانی، 1971، 4: 223- 224) و علمالهدى (مدنی شیرازی، 1983، 459- 460؛ خوانساری، 1390، 4: 295- 296) ملقب شده است. سید مرتضی در علوم مختلف از اساتید بنام و برجسته روزگار خود بهره برده است (صفار، 1411، 23- 24)؛ اما برترین استاد سید مرتضی، شیخ مفید است که نقش اصلی در شکلگیری شخصیت علمی سید مرتضی داشته است (ابن حجر عسقلانی، 1971، 4: 223- 224). سید مرتضى خانه خود را در بغداد دار العلم قرار داده بود که درِ آن به روى طالبان علم گشوده بود و آن دو همه نیازهایشان را برآورده میساختند (امین؛ بیتا، 9: 217). وی کتابخانهای داشت که بیش از هشتاد هزار جلد کتاب داشت. کتابخانهای به این وسعت در آن دوران برای کسی جز صاحب بن عباد گزارش نشده است (ابن عنبه، 1386، 206). از جمله فعالیتهای علمی و فرهنگی سید مرتضی برپایی مدرسهای علمی و نوین بر پایه مدرسه شیخ مفید است که بر اساس جایگاه علمی شاگردانش برای آنان شهریه مقرر نمود (افندی، 1386، 4: 30). در مدرسه سید مرتضی شاگردانی از شهرهای مختلف جهان اسلام و حتی شاگردانی غیر شیعی و گاه غیر مسلمان توشه علمی میاندوختند و بسیاری از آنان اندوختههای علمی خود را که میراثشان از شریف مرتضی بود به مناطقی غیر از بغداد برده و منتشر کردند. علاوه بر علمآموزی حضوری شاگردان در مجتمع علمی سید، بسیاری از شاگردان وی نیز از طریق مکاتبه و ارسال نامه، اشکالات و سؤالات علمی غامض خود را از استاد میپرسیدند. شماری از رسائل سید مرتضی شاهدی بر این مدعاست (افندی، 1386، 4: 34- 38). سید مرتضی با اندیشمندان فرق و ادیان مختلف مراوده داشت و با سعه صدر پذیرای آنان بود (ابن جوزی، 1992، 15: 294) و آنان نیز به سید احترام میگذاشتند (ابن کثیر دمشقی، 1407، 12: 53). ابن جوزی تصریح میکند: «در محضر شریف مرتضی صاحبان مذاهب و مقالات مختلف مناظره میکردند» (ابن جوزی، 1992، 15- 194) و گزارشاتی درباره مناظرات متکلمان در محضر سید وجود دارد (ابن حمدون، بیتا، 7: 253). عمری نسابه که سید را زیارت نموده او را با صفاتی مانند باقیمانده اندیشمندان و دانشمند یگانه، تیزهوش، نویسنده، فصیح اللسان و بسیار مناظرهکننده یاد کرده است (عمری، 1409، 125-127).
ثعالبی که همدوره سید است در «یتیمة الدهر» میگوید: «در این دوران ریاست در علم و کرم و ادب و شرافت به سید مرتضی ختم میگردد» (ثعالبی، 1983، 5: 69). ابن بسام اندلسی در مورد سید مرتضی مینویسد: «پیشوای پیشوایان عراق در اختلاف و اتفاق و دستگیر علمای بغداد و صاحب مدارس این شهر است» و در ادامه با جملاتی زیبا وی را میستاید (ابن خلکان، 1972، 3: 313- 314). صفدی نیز سید را با وصف کثیر الاطلاع، فاضل، ماهر و کثیر الجدال میستاید (صفدی، 2000، 21: 6- 7). همچنین توصیفات بلند شاگردان سید مرتضی درباره وی گویای جایگاه او نزد شاگردانش است (نجاشی، 1365، 270؛ طوسی، 1417، 99).
3. شاگردان سید مرتضی
سید مرتضی شاگردان فراوانی داشت که به برخی از آنها اشاره میشود. ابویعلی جعفری (465ق)، داماد شیخ مفید است که از عابدان و عالمان و جانشین شیخ مفید بود. از برجستهترین شاگردان سید مرتضی، قاضی ابوالفتح کراجکی (449ق) فقیه، منجم، طبیب، متکلم و ریاضیدان امامی است که مدتی طولانی در شهرهایی چون قاهره، میافارقین، حلب، مکه، طرابلس، بغداد و رمله اقامت گزید. وی برخی کتب استادش سید مرتضی را تلخیص و شرح نمود (ابن شهر آشوب، 1380، 153؛ سبحانی، 1418، 5: 319- 320). شاگردان سید علاوه بر اینکه از رجال نامی در دوران سید بودهاند، هر یک از گوشهای از جهان اسلام خدمت سید رسیده و بسیاری از آنان به بلاد خود بازگشته و آوازه سید را میان مردم منتشر نمودهاند و برخی از آنان به نیابت از استاد، جامعه شیعیان را در بلاد خود رهبری مینمودند.
از دیگر نشانههای جلالت جایگاه علمی سید میان شیعیان استفتائات و سؤالاتی است که از شهرهای مختلف برای سید فرستاده میشد. به عنوان نمونه از رسّ عالم شیعی شریف ابوالحسین محسن بن محمدحسینی رسّی حدود سی سؤال در دو مرحله از سید میپرسد، شیخ ابراهیم بن حسن ابانی طرابلسی در چهار مرحله سؤالات بسیاری را از سید به صورت نامهنگاری از طرابلس پرسیده است (آغا بزرگ تهرانی، 1403، 2: 89).
سید مرتضی کتب بسیاری در کلام، فقه، اصول و تفسیر قرآن تألیف نمود. آثار سید مرتضی از طرق مختلف روایت شده (مجلسی، 1404، 105: 25) و در شهرهای مختلف توسط راویان منتشر گردیده است (ابن عساکر، 1415، 14: 52). قاضی ابوالقاسم علی بن محسّن تنوخی بصری (م 447ق)، که معتزلی و از شاگردان قاضی عبد الجبار بوده، ملازم و مصاحب سید مرتضی بوده و تعداد کتب سید را گزارش کرده است (ابن جوزی، 1992، 15: 353). محمد بن محمد بصروی (443ق) از شاگردان سید مرتضی، که مدتی طولانی ملازم وی بوده و علم کلام را از وی آموخته، فهرست کتب سید را با اجازه استاد نقل کرده است (افندی، 1410، 293- 294). از میان آثار پرشمار سید مرتضی برخی از مهمترین آثار کلامی وی از این قرار است:
الذخیرة فى علم الکلام، الملخص فى اصول الدین، جملالعلم و العمل، المقنع فى الغیبة، الموضح عن جهة اعجاز القرآن، تنزیهالانبیاء و الشافى فىالامامة. علاوه بر اینها مجموعه رسائل سید مرتضی نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است (ر.ک: اسعدی، 1391، 54- 70).
4. شیخ طوسی
محمد بن حسن بن علی بن حسن (۳۸۵ق-۴۶۰ق)، مشهور به شیخ الطائفه و شیخ طوسی، از بزرگترین متکلمان، محدثان و فقیهان امامیه که پس از مهاجرت به بغداد، پنج سال از محضر شیخ مفید استفاده کرد و پس از وفات شیخ، مدت 23 سال نزد سید مرتضی دانشاندوزی کرد و در پی درگذشت سید مرتضی در سال 436 شیخ طوسی ریاست علمی امامیه را بر عهده گرفت. شیخ طوسی تا سال ۴۴۸ مجلس درس خود را در بغداد تشکیل داد؛ اما در سال ۴۴۸ به سبب حمله طغرل به بغداد و آزار و اذیت شیعیان توسط اهل سنت و سلجوقیان به نجف مهاجرت کرد و تا آخر عمر در آنجا ماند.
وی در علوم مختلفی از جمله فقه، اصول فقه، حدیث، تفسیر و کلام آثار فراوانی تألیف کرد که برخی کتب کلامی وی از این قرار است: تلخیص الشافی، تمهید الاصول، الاقتصاد الهادی الی طریق الرشاد، المفصح فی الامامة، الغیبة، ما یعلل و ما لایعلل، تلخیص الشافی، الاقتصاد فی ما یجب علی العباد، النقض علی ابن شاذان فی مسألة الغار، مقدمة فی المدخل الی علم الکلام، ریاضة العقول و المسائل فی الفرق بین النبی و الامام.
وی شاگردان بسیاری تربیت کرد، از جمله: احمد بن حسین خزاعی نیشابوری، اسماعیل و اسحق پسران حسن بن بابویه، آدم بن یونس نسفی، تقی ابن نجم حلبی، جعفر بن علی حسینی، ابوالخیر برکة بن محمد نسفی، ابوعلی حسن بن محمد طوسی، حسن بن حسین بن بابویه، حسین بن مظفر حمدانی، سلیمان بن حسن صهرشتی، عبدالرحمن بن احمد خزاعی نیشابوری، عبدالجبار مقری رازی معروف به مفید ثانی، ابوسعد منصور بن حسین آبی و محمد بن هبةالله طرابلسی (نجاشی، 1365، 403؛ ابن شهر آشوب، 1380، 149و150؛ سبحانی، 1418، 5: 279- 283).
د) علل افول مدرسه بغداد
با فتح بغداد توسط طغرل بیک در سال 447 قمری و مهاجرت شیخ طوسی به نجف، رفتهرفته این مدرسه از رونق افتاد و با پراکنده شدن شاگردان سید مرتضی و شیخ طوسی در مناطقی چون طرابلس، حلب و ری و وفات شیخ طوسی در سال 460، این مدرسه کلامی با تمام بالندگی و قوت خود رو به افول نهاد.
با روی کار آمدن سلجوقیان حنفیمذهب و سقوط حکومت آلبویه (320 - 448) بـه دسـت سـلاجقه، پس از سالها آسایش نسبی شیعیان در پناه حکومت آلبویه، سختگیریها علیه شیعه مجدداً آغاز شد. فرمان لعن شیعیان بر منبرها صادر گردید و زمینه برای فشار بیشتر بر شیعیان و کشمکشهای مذهبی فراهم آمد (ابن اثیر، 1965، 10: 209)، شیعیان بغداد در تنگنا قرار گرفتند و محله کرخ از سوی اهل سنت غارت شد و در آتش کینه آنها بسوخت (ذهبی، بیتا الف، 3: 224- 225). هنگام ورود طغرل بیگ به بغداد کتابخانه موقوفه ابونصر شاپور شامل کتب بینظیری که بیشتر آنها به خط نویسندگان برجسته و معتبر به رشته تحریر درآمده بود در محله کرخ بغداد به آتش کشیده شد (حموی، 1995، 1: 534). در سال 449 برخی بزرگان شیعه به قتل رسیدند و خانه و کتابخانه شیخ طوسى به آتش کشیده شد و کرسى وى را که روى آن به تدریس کلام مـىپـرداخـت، بـه مـیدان بزرگ کرخ آوردند و سوزانیدند و شیخ به ناچار مخفیانه از بغداد خارج شد و در نجف اشرف سکنی گزید (ابن اثیر، 1965، 9: 437- 438؛ ابن جوزی، 1992، 16: 16؛ ابن کثیر، 1407، 12: 68- 69؛ ذهبی، 1413، 30: 491). پس از انتقال شیخ طوسی به نجف، دیگر گزارشی از فعالیت جدی کلامی امامیه در بغداد نداریم.
نتیجهگیری
اگرچه با تبیین جریانها و شخصیتهای کلامی مدرسه بغداد و میراث علمی آنان نقش این مدرسه کلامی امامیه به خوبی نمایان شد، در این بخش در قالب جمعبندی مقاله، گزارشی از این نقشآفرینی به اختصار بیان میگردد. اندیشهورزی و فعالیت علمی متکلمان امامی بغداد به حوزه کلام محدود نبود و آثار آنان گویای فعالیت آنان در حوزههای علوم اسلامی، مانند تفسیر، حدیث، تاریخ، فقه، اصول، مقالاتنگاری، رجال و تراجم است. آنان در این حوزهها برترین آثار علمی را از خود به یادگار گذاشتند که قرنها مورد مراجعه عالمان مسلمان و غیر مسلمان بود (ر.ک: حسینی زاده خضر آباد، 1393، 70- 102). همچنین این متکلمان امامی در حوزه علومی، که اصالت اسلامی ندارد، ولی اندیشمندان مسلمان در پالایش و بالندگی آن نقش آفریدهاند، پویا و پرتلاش بودهاند که نمونه بارز آن آثار متکلمان نوبختی است که در حوزههایی چون: منطق، فلسفه، ادیان، نجوم، ریاضیات و هندسه نگاشته شده است (همان، 113- 144). تلاش این عالمان امامی باعث گسترش و تکامل این علوم شد و نقشی ماندگار برای آنان در این حوزه ثبت گردید.
در یک تقسیمبندی کلی میتوان آثار کلامی متکلمان امامی بغداد را در حوزههایی مانند ردیهنگاری، پاسخ به شبهات و ردیههای مخالفان، تبیین موضوعات کلامی، تبیین فرقهها و جریانهای کلامی، تدوین جوامع کلامی در حوزه لطیف الکلام و جلیل الکلام دستهبندی کرد. متکلمان امامی مدرسه بغداد علاوه بر ردیهنگاری بر گروههای انحرافی درونشیعی، مانند غالیان و واقفه، به نقض اندیشههای کلامی برونمذهبی، مانند معتزله و اهل حدیث همت گماردند؛ همچنین با دغدغهمندی نسبت به نفوذ اندیشههای بروندینی به رد و نقض اندیشههای ادیان ابراهیمی، مانند یهود و مسیحیت و غیر ابراهیمی، مانند براهمه و زردشتیان پرداخته، باورهای فلاسفه را نقد کردند. از مهمترین نتایج این ردیهها و نقدها، که گاه بارها از سوی طرفین دعوا رد و پاسخگویی میشد (نجاشی، 1365، 375)، گسترش کلام و اندیشهورزی بود.
شاید بتوان گفت مهمترین دغدغه متکلمان بغدادی در موضوعات کلامی، بحث امامت بود که از سویی شاخصه و ممیز مذهب امامیه با دیگر گروههای مذاهب کلامی بوده و از سوی دیگر با آغاز غیبت امام معصوم و دوران حیرت شیعیان نقطه عطفی تاریخی در مذهب امامیه پدید آمد. این تلاشهای علمی در نهایت باعث گسترش و نشر معارف کلامی در جامعه اسلامی شد.
فهرست منابع
ابن اثیر، علی بن ابىالکرم، 1965م، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر.
ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم، 1392ق، بیان تلبیس الجهمیة فی تأسیس بدعهم الکلامیة، تحقیق: محمد بن عبدالرحمن بن قاسم، مکة المکرم، مطبعة الحکومة.
ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم، 1406ق، منهاج السنة النبویة، تحقیق: محمد رشاد سالم، مصر، مؤسسه القرطبة.
ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم، 1415ق، شرح العقیدة الإصفهانیة، تحقیق: ابراهیم سعیدای، ریاض، مکتبة الرشد.
ابن جوزی، ابوالفرج عبدالرحمن بن على، 1992م، المنتظم فى تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد عبد القادر عطا و مصطفى عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة.
ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، 1971م، لسان المیزان، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات.
ابن حمدون، محمد بن حسن، بیتا، التذکرة الحمدونیة، تحقیق: احسان عباس، بیروت، دار صادر.
ابن خلکان، أحمد بن محمد بن أبی بکر، 1972م، وفیات الأعیان وأنباء أبناء الزمان، تحقیق: احسان عباس، بیروت، دار صادر.
ابن شهر آشوب، محمد بن علی، 1376ق، مناقب آل ابیطالب، تصحیح: لجنه من اساتذه النجف الاشرف، نجف اشرف، المکتبة الحیدریة.
ابن شهر آشوب، محمد بن علی، 1380ق، معالم العلماء، نجف اشرف، مطبعة الحیدریة.
ابن طاووس، سید رضی الدین علی، 1363ش، فرج المهموم فی تاریخ علماء النجوم، قم، منشورات الشریف الرضی.
ابن عساکر، علی بن حسن، 1415ق، تاریخ مدینه دمشق، تحقیق: علی شیری، بیروت، دار الفکر.
ابن عماد، شهاب الدین، 1986م، شذرات الذهب، تحقیق: الأرناؤوط، دمشق- بیروت، دار ابن کثیر.
ابن عنبه، احمد بن علی، 1380ق، عمدة الطالب، تحقیق: محمدحسن طالقانی، نجف، مطبعة الحیدریة.
ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، 1407ق، البدایة و النهایة، بیروت، دار الفکر.
ابن مرتضی، احمد بن یحیی، بیتا، طبقات المعتزلة، تحقیق: سوسنه دیفلد- فلزر، بیروت، مکتبة الحیاة.
ابن ندیم، محمد بن اسحاق، 1350ش، فهرست، تصحیح: رضا تجدد، تهران، چاپخانه بانک بازرگانی ایران.
ابن ادریس، 1411ق، مستطرفات السرائر، تحقیق لجنة التحقیق، قم، موسسه نشر اسلامی.
اسعدی، علیرضا، 1391ش، سید مرتضی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
اشعری، ابوالحسن، 1400ق، مقالات الاسلامیین واختلاف المصلین، آلمان- ویسبادن: فرانس شتاینر.
اشمیتکه، زابینه، 1378ش، اندیشههای کلامی علامه حلی، ترجمه: احمد نمایی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی.
آغا بزرگ تهرانی، محمد محسن، 1403ق، الذریعة الی تصانیف الشیعة، بیروت، دار الاضواء.
افندی، میرزا عبدالله، 1386ش، ریاض العلماء، ترجمه: محمد باقر ساعدی، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی.
افندی، میرزا عبدالله، 1410ق، تعلیقه امل الآمل، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی.
اقبال آشتیانی، عباس، 1357ش، خاندان نوبختی، تهران، کتابخانه طهوری.
أمین، احمد، 2008م، ظهر الاسلام، بیروت، دار الکتاب العربی.
امین، سید محسن، بیتا، اعیان الشیعة، تحقیق: سید حسن امین، بیروت، دار التعارف للمطبوعات.
امینی، عبد الحسین، 197۶م، الغدیر، دار الکتاب العربی، بیروت.
انصاری، حسن، 1378ش، ابوسهل نوبختی، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز انتشارات دایرة المعارف بزرگ اسلامی.
بحرالعلوم، سید مهدی، 1363ش، الفوائد الرجالیة، تحقیق: محمد صادق بحر العلوم و حسین بحر العلوم، تهران، مکتبة الصادق.
پاکتچی، احمد، 1378ش، بغداد، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز انتشارات دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
تنوخی، محسن بن علی، 1973م، نشوار المحاضرة و اخبار المذاکرة، تحقیق: عبود الشالجی، بیجا.
ثعالبی، عبدالملک، 1983م، یتیمة الدهر، تحقیق: مفید محمد قمحیه، بیروت، دار الکتب العلمیة.
جبرئیلی، محمدصفر، 1389ش، سیر تطور کلام شیعه، تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
حر عاملی، محمد حسن، بیتا، امل الآمل، تحقیق: سید احمد حسینی، نجف، الآداب.
حسینی زاده خضرآباد، سید علی، 1391ش، الف، مقایسه اندیشههای کلامی نوبختیان و سید مرتضی، نقد و نظر، شماره 66، تابستان 1391، ص 147- 166.
حسینی زاده خضرآباد، سید علی، 1391ش، ب، نوبختیان در رویارویی با متکلمان معتزلی و امامی، نقد و نظر، شماره 67، پاییز 1391، ص 4- 33.
حسینیزاده خضرآباد، سید علی، 1392ش، مقایسه اندیشههای کلامی نوبختیان و شیخ مفید در بستر میراث کلامی امامیه و معتزله، تحقیقات کلامی، شماره 2، پاییز 1392، ص 87- 116.
حسینیزاده خضرآباد، سید علی، 1393ش، نوبختیان، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
حسینیزاده خضرآباد، سید علی، 1396ش، تطورات کلام امامیه در مدرسه بغداد، پژوهشگاه قرآن و حدیث.
حموی، یاقوت بن عبد الله، 1995م، معجم البلدان، بیروت، دار صادر.
حموی، یاقوت بن عبدالله، 1414ق، معجم الأدباء، بیروت، دار الغرب الاسلامی.
خطیب بغدادی، احمد بن علی، 1417ق، تاریخ بغداد، دراسه و تحقیق: عطا، مصطفی عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، منشورات محمد علی بیضون.
خوانساری، محمد باقر، 1390ق، روضات الجنات فی أحوال العلماء و السادات، مکتبة اسماعیلیان.
خویی، سید ابوالقاسم، 1413ق، معجم رجال الحدیث، بیجا، بینا.
ذهبی، محمد بن احمد، 1413ق، تاریخ الاسلام، تحقیق: عمر عبدالسلام تدمرى، بیروت، دار الکتاب العربى.
ذهبی، محمد بن احمد، 1993م، سیر اعلام النبلاء، تحقیق: عصیب الارنؤوط، بیروت، مؤسسة الرسالة.
ذهبی، محمد بن احمد، بیتا الف، العبر فی تاریخ من غبر، بیجا.
ذهبی، محمد بن احمد، بیتا ب، تذکرة الحفاظ، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
رضایی، محمد جعفر، 1393ش، جایگاه عقل در کلام امامیه در مدرسه کلامی بغداد، تحقیقات کلامی، شماره 4، بهار 1393، ص 7- 22.
رضایی، محمد جعفر، 1395ش، تطور جایگاه و معنای عقل در امامیه تا نیمه قرن پنجم، رساله دکتری، دانشگاه ادیان و مذاهب.
ریتر، هلموت، 1400ق، مقدمه مقالات الاسلامیین، آلمان - ویسبایندن، فرانس شتاینر.
ژیماره، دانیل، 1386ش، تاریخ و عقاید معتزله، ترجمه: حمید ملک مکان، قم، نشر ادیان.
سبحانی و رضایی، بیتا، میراث کلامی شیعه در مرحله تأسیس، هفت آسمان، شماره 52، زمستان 1390، ص 11- 36.
سبحانی، جعفر، 1418ق، موسوعة طبقات الفقهاء، قم، مؤسسه الامام الصادق.
سبحانی، محمد تقی و حسینی زاده خضرآباد، سید علی، 1391ش، الف، آرای متکلمان نوبختی در میانه مدرسه کوفه و بغداد، نقد و نظر، ش66، تابستان 1391، ص 2- 27.
سبحانی، محمد تقی، 1391ش، ب، کلام امامیه ریشهها و رویشها، نقد و نظر، ش65، بهار 1391، ص 5- 37.
سید بن طاووس، علی بن موسی بن جعفر، 1370ق، کشف المحجة لثمرة المهجة، نجف الاشرف، المکتبة الحیدریة.
سید بن طاووس، علی بن موسی بن جعفر، 1363ش، فرج المهموم، قم، منشورات الرضی.
سید مرتضی، 1410ق، الشافی فی الامامة، تحقیق و تعلیق: سید عبد الزهراء حسینی، تهران، مؤسسة الصادق.
سید مرتضی، علی بن حسین، بیتا، الطرابلسیات الاولی، نسخه خطی،مرکز احیاء التراث الاسلامی، شماره فیلم: 1690/3.
شهرستانی، عبدالکریم، 1364ش، الملل و النحل، تحقیق: محمد بدران، قم، انتشارات الشریف الرضی.
صدوق، محمد بن علی، 1395ق، کمال الدین و تمام النعمة، تهران، انتشارات اسلامیه.
صدوق، محمد بن علی، 1417ق، امالی، تهران، موسسة البعثة.
صدوق، محمد بن علی، 1385ق، علل الشرایع، نجف اشرف، منشورات المکتبة الحیدریة.
صفار، رشید، 1411ق، مقدمه الذخیرة، قم، مؤسسه نشر اسلامی.
صفدی، خلیل بن ایبک، 2000م، الوافی بالوفیات، بیروت، دار احیاء التراث.
طباطبایی، سید عبدالعزیز، بیتا، مکتبة علامة الکراجکی، تراثنا، شماره 43- 44، رجب ذی الحجه 1416ق، ص 347- 364.
طوسی، محمد بن حسن، 1348ش، اختیار معرفة الرجال (رجال کشی)، تحقیق: حسن مصطفوی، مشهد، دانشگاه مشهد.
طوسی، محمد بن حسن، 1414ق، الامالی، قم، دار الثقافة.
طوسی، محمد بن حسن، 1376ش، فهرست کتب الشیعة و اسماء المصنفین و اصحاب الاصول، مشهد، دانشکده الهیات و معارف اسلامی.
علامه حلی، حسن بن یوسف بن مطهر،1417ق، خلاصة الاقوال، تحقیق: جواد قیومی، قم، موسسه نشر الفقاهة.
عمری، علی بن محمد علوی، 1409ق، المجدی فی انساب الطالبیین، تحقیق: احمد مهدوی دامغانی، سید محمود مرعشی، قم، مکتبة آیتالله المرعشی النجفی.
قاضی عبدالجبار، ابوالحسن احمد بن الخلیل همدانی، 1422ق، شرح الاصول الخمسة، تعلیق: احمد بن حسین ابیهاشم، دار احیاء التراث العربی.
قاضی عبدالجبار، ابوالحسن احمد بن الخلیل همدانی، 1965م، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، قاهره، الدار المصریة.
قاضی عبدالجبار، ابوالحسن احمد بن الخلیل همدانی، المنیة و الأمل، 1972م، تحقیق: سامى نشار و عصامالدین محمد، اسکندریه، دار المطبوعات الجامعیة.
کراجکی، محمد بن علی، بیتا، کنز الفوائد، تحقیق: عبدالله نعمه، قم، منشورات دار الذخائر.
کرمر، جوئل ل، 1375ش، احیای فرهنگی در عهد آلبویه، ترجمه: محمد سعید حنایی کاشانی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی.
مادلونگ، ویلفرد، 1387ش، کلام معتزله و امامیه و فرقههای اسلامی در سدههای میانی، ترجمه: جواد قاسمی، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی.
مجلسی، محمد باقر، 1404ق، بحار الانوار، بیروت، مؤسسة الوفا.
مدرس تبریزی، محمد علی، 1392ش، ریحانة الأدب، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی.
مدنی شیرازی، سیدعلیخان، 1983م، الدرجات الرفیعة فی طبقات الشیعة، بیروت، مؤسسة الوفاء.
مرزبانی، ابوعبدالله محمد، 1385ق، الموشح فی مأخذ العلماء علی الشعراء، ، قاهره، مطبعة السلفیة.
مسعودی، علی بن الحسین، 1409ق، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق: اسعد داغر، قم، دار الهجرة.
مفید، محمد بن نعمان، 1413ق، الف، الارشاد، قم، کنگره جهانی شیخ مفید.
مفید، محمد بن نعمان، 1413ق، ب، الفصول المختارة، قم، کنگره جهانی شیخ مفید.
مفید، محمد بن نعمان، 1413ق، ج، اوائل المقالات، قم، کنگره جهانی شیخ مفید.
مفید، محمد بن نعمان، 1413ق، د، تصحیح اعتقادات الامامیة، قم، کنگره جهانی شیخ مفید.
مفید، محمد بن نعمان، 1413ق، ه، الامالی، قم، کنگره جهانی شیخ مفید.
مکدرموت، مارتین، 1363ش، اندیشههای کلامی شیخ مفید، ترجمه: احمد آرام، تهران، دانشگاه تهران.
منتجب الدین، 1366ش، فهرست منتجب الدین، تحقیق: محدث ارموی، قم، مکتبة آیتالله المرعشی النجفی.
موسوی تنبانی، سید علی اکبر، 1394ش، مدرسه حدیثی امامیه در بغداد، قم، فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، دوره 20، شماره 76، تابستان 1394، ص 137- 159.
موسوی تنیانی، سید علی اکبر، 1391ش، متکلمان ناشناخته امامیه در بغداد از غیبت صغرا تا دوران شیخ مفید، نقد و نظر، شماره 66، تابستان 1391، ص 60- 82.
میرزایی، عباس، 1391ش، الف، ابوعیسی وراق از اعتزال تا گرایش به مدرسه کوفه، نقد و نظر، شماره 65، بهار 1391، ص 111- 130.
میرزایی، عباس، 1391ش، ب، نقش معتزلیان شیعهشده در گرایش کلام امامیه به اعتزال، نقد و نظر، سال هفدهم، ش66، تابستان 1391، ص 28- 59.
میرزایی، عباس، 1394ش، ابن قبه، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
نجاشی، احمد بن علی، 1365ش، فهرست اسماء مصنفی الشیعة (رجال نجاشی)، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.